فروغی بسطامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 320

1. از آن به خدمت میخوارگان کمر بستم

2. که با وجود می از قید هر غمی جستم

3. اگر به یاد سلیمان همیشه دستی داشت

4. من از لب تو سلیمان باده بر دستم

5. گهی ز نرگس مستانهٔ تو مخمورم

6. گهی ز گردش پیمانهٔ تو سرمستم

7. سگ سرای توام گر عزیز و گر خوارم

8. پی هوای توام گر بلند و گر پستم

9. خیال گشتم و در خاطر تو نگذشتم

10. غبار گشتم و بر دامن تو ننشستم

11. همین بس است خیال درست عهدی من

12. که از جفای تو پیمان بسته بشکستم

13. طناب عمر مرا دست روزگار گسیخت

14. هنوز رشتهٔ امید از تو نگسستم

15. ز تیغ حادثه آن روز ایمنم کردند

16. که با دو ابروی پیوستهٔ تو پیوستم

17. بدین طمع که یکی بر نشانه بنشیند

18. هزار ناوک پران رها شد از شستم

19. فروغی ار دم وارستگی زنم شاید

20. که من به همت شاه از غم جهان رستم

21. ستوده خسرو بخشنده ناصرالدین شاه

22. که مستحق عطایش به راستی هستم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون شجاعت نبود، تیغ کند کار نیام
* جوهری مردی اگر هست، عصا شمشیرست
شعر کامل
صائب تبریزی
* دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد
* ابری که در بیابان بر تشنه‌ای ببارد
شعر کامل
سعدی
* بس تجربه کردیم در این دیر مکافات
* با دردکشان هر که درافتاد برافتاد
شعر کامل
حافظ