فروغی بسطامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 368

1. شب فراق تو گر ناله را اشاره کنم

2. چه رخنه‌ها که در ارکان سنگ خاره کنم

3. نه طاقتی که ز نظاره‌ات بپوشم چشم

4. نه قدرتی که به رخساره‌ات نظاره کنم

5. نه پای آن که به سوی تو ره بپیمایم

6. نه دست آن که ز خوی تو جامه پاره کنم

7. به کیش زمرهٔ عشاق دوزخی باشم

8. به بوی سدره ز کوی تو گر کناره کنم

9. شبی بر غم فلک روی خویشتن بنما

10. که زهره را بدرم، ماه را دو پاره کنم

11. چو بی تو آه شرر بار برکشم از دل

12. علاج خرمن گردون به یک شراره کنم

13. خوشم به کشمکش خون خویش روز جزا

14. که سیر روی زین رهگذر دوباره کنم

15. گره فتد به سر زلفت از پریشانی

16. گر اشتیاقی ترا مو به مو شماره کنم

17. به غیر دادن جان چاره‌ای نخواهم جست

18. اگر به درد تو چندین هزار چاره کنم

19. ز سر گنبد مینا نمی‌شوم آگاه

20. مگر که خدمت رند شراب خواره کنم

21. فروغی از غم آن ماه خرگهی تا چند

22. کنار خویشتن از اشک پر ستاره کنم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بیان شوق چه حاجت که سوز آتش دل
* توان شناخت ز سوزی که در سخن باشد
شعر کامل
حافظ
* نالیدن بلبل ز نو آموزی عشق است
* هرگز نشنیدیم ز پروانه صدایی
شعر کامل
حزین لاهیجی
* ایکه از بهر نمازت گوش جان بر قامتست
* قامتی را جوی کاید سرو پیشش در نماز
شعر کامل
خواجوی کرمانی