فروغی بسطامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 44

1. آمد به جلوه شاهد بالا بلند ما

2. آماده شد بلای دل دردمند ما

3. ما مهر از آن پسر سر مویی نمی‌بریم

4. برند اگر به خنجر کین بندبند ما

5. تا چشم خود به دورهٔ ساقی گشاده‌ایم

6. دور زمانه چشم ببست از گزند ما

7. گفتم که نوش‌داروی عشاق خسته چیست

8. گفتا تبسمی ز لب نوش‌خند ما

9. شیرین لبان به خون دل خود تپیده‌اند

10. در صیدگاه خسرو گل‌گون سمند ما

11. تسبیح شیخ حلقهٔ زنار می‌شود

12. گر جلوه‌گر شود بت مشکین کمند ما

13. یا رب مباد چشم بد آن چشم مست را

14. کز دست برد هوش دل هوشمند ما

15. از چشم روزگار ستانیم داد خویش

16. گر دانه‌های خاک تو گردد سپند ما

17. بگشا به خنده غنچه میگون خویش را

18. تا مدعی خموش نشیند ز پندما

19. ما را پسند کرده فروغی ز بهر جود

20. تا شد پسند خاطر مشکل پسند ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به مهربانی او اعتماد نتوان کرد
* که تازه عاشقم و خاطرش به من صافست
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* تا خیال گریه کردم یار رفت
* این غزال از بوی خون رم می کند
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد
* گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید
شعر کامل
حافظ