حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 14

1. گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب

2. گفت در دنبال دل ره گم کند مسکین غریب

3. گفتمش مگذر زمانی گفت معذورم بدار

4. خانه پروردی چه تاب آرد غم چندین غریب

5. خفته بر سنجاب شاهی نازنینی را چه غم

6. گر ز خار و خاره سازد بستر و بالین غریب

7. ای که در زنجیر زلفت جای چندین آشناست

8. خوش فتاد آن خال مشکین بر رخ رنگین غریب

9. می‌نماید عکس می در رنگ روی مه وشت

10. همچو برگ ارغوان بر صفحه نسرین غریب

11. بس غریب افتاده است آن مور خط گرد رخت

12. گر چه نبود در نگارستان خط مشکین غریب

13. گفتم ای شام غریبان طره شبرنگ تو

14. در سحرگاهان حذر کن چون بنالد این غریب

15. گفت حافظ آشنایان در مقام حیرتند

16. دور نبود گر نشیند خسته و مسکین غریب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
* فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم
شعر کامل
حافظ
* ز اهل درون باهش ترند آنان که بیرون درند
* اکثر به خاصان می دهد سلطان شراب ناب را
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* پخته شو تا روز محشر ایمن از دوزخ شوی
* ورنه عود خام را در کار مجمر می کنند
شعر کامل
صائب تبریزی