حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 222

1. از سر کوی تو هر کو به ملالت برود

2. نرود کارش و آخر به خجالت برود

3. کاروانی که بود بدرقه‌اش حفظ خدا

4. به تجمل بنشیند به جلالت برود

5. سالک از نور هدایت ببرد راه به دوست

6. که به جایی نرسد گر به ضلالت برود

7. کام خود آخر عمر از می و معشوق بگیر

8. حیف اوقات که یک سر به بطالت برود

9. ای دلیل دل گمگشته خدا را مددی

10. که غریب ار نبرد ره به دلالت برود

11. حکم مستوری و مستی همه بر خاتم تست

12. کس ندانست که آخر به چه حالت برود

13. حافظ از چشمه حکمت به کف آور جامی

14. بو که از لوح دلت نقش جهالت برود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم
* تبسمی کن و جان بین که چون همی‌سپرم
شعر کامل
حافظ
* به چشم ظاهر اگر رخصت تماشا نیست
* نبسته است کسی شاهراه دلها را
شعر کامل
صائب تبریزی
* عقل ار چه شگرف کدخداییست
* بی خوان تو آب و نان ندارد
شعر کامل
مولوی