حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 233

1. دست از طلب ندارم تا کام من برآید

2. یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید

3. بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر

4. کز آتش درونم دود از کفن برآید

5. بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران

6. بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید

7. جان بر لب است و حسرت در دل که از لبانش

8. نگرفته هیچ کامی جان از بدن برآید

9. از حسرت دهانش آمد به تنگ جانم

10. خود کام تنگدستان کی زان دهن برآید

11. گویند ذکر خیرش در خیل عشقبازان

12. هر جا که نام حافظ در انجمن برآید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سنگین نمی شود اینهمه خواب ستمگران
* می شد گر از شکستن دلها صدابلند
شعر کامل
صائب تبریزی
* رسم بدعهدی ایام چو دید ابر بهار
* گریه‌اش بر سمن و سنبل و نسرین آمد
شعر کامل
حافظ
* ز هر سو شاخ گیسو شانه می‌کرد
* بنفشه بر سر گل دانه می‌کرد
شعر کامل
نظامی