حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 250

1. روی بنمای و وجود خودم از یاد ببر

2. خرمن سوختگان را همه گو باد ببر

3. ما چو دادیم دل و دیده به طوفان بلا

4. گو بیا سیل غم و خانه ز بنیاد ببر

5. زلف چون عنبر خامش که ببوید هیهات

6. ای دل خام طمع این سخن از یاد ببر

7. سینه گو شعله آتشکده فارس بکش

8. دیده گو آب رخ دجله بغداد ببر

9. دولت پیر مغان باد که باقی سهل است

10. دیگری گو برو و نام من از یاد ببر

11. سعی نابرده در این راه به جایی نرسی

12. مزد اگر می‌طلبی طاعت استاد ببر

13. روز مرگم نفسی وعده دیدار بده

14. وان گهم تا به لحد فارغ و آزاد ببر

15. دوش می‌گفت به مژگان درازت بکشم

16. یا رب از خاطرش اندیشه بیداد ببر

17. حافظ اندیشه کن از نازکی خاطر یار

18. برو از درگهش این ناله و فریاد ببر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتمش زلف به خون که شکستی گفتا
* حافظ این قصه دراز است به قرآن که مپرس
شعر کامل
حافظ
* همین نصیحت من پیش گیر و نیکی کن
* که دانم از پس مرگم کنی به نیکی یاد
شعر کامل
سعدی
* دامن صحرا نبرد از چهره ام گرد ملال
* می روم چون سیل تا دریا به فریادم رسد
شعر کامل
صائب تبریزی