حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 355

1. حالیا مصلحت وقت در آن می‌بینم

2. که کشم رخت به میخانه و خوش بنشینم

3. جام می گیرم و از اهل ریا دور شوم

4. یعنی از اهل جهان پاکدلی بگزینم

5. جز صراحی و کتابم نبود یار و ندیم

6. تا حریفان دغا را به جهان کم بینم

7. سر به آزادگی از خلق برآرم چون سرو

8. گر دهد دست که دامن ز جهان درچینم

9. بس که در خرقه آلوده زدم لاف صلاح

10. شرمسار از رخ ساقی و می رنگینم

11. سینه تنگ من و بار غم او هیهات

12. مرد این بار گران نیست دل مسکینم

13. من اگر رند خراباتم و گر زاهد شهر

14. این متاعم که همی‌بینی و کمتر زینم

15. بنده آصف عهدم دلم از راه مبر

16. که اگر دم زنم از چرخ بخواهد کینم

17. بر دلم گرد ستم‌هاست خدایا مپسند

18. که مکدر شود آیینه مهرآیینم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همچنان طفلی که در وحشت سرایی مانده است
* دل درون سینه ام بی طاقتی ها می کند
شعر کامل
رهی معیری
* بید مجنون در تمام عمر سر بالا نکرد
* حاصل بی حاصلی نبود به جز شرمندگی
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفتا چراست خالی گفتم ز بیم رهزن
* گفتا که کیست رهزن گفتم که این ملامت
شعر کامل
مولوی