حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 415

1. ای پیک راستان خبر یار ما بگو

2. احوال گل به بلبل دستان سرا بگو

3. ما محرمان خلوت انسیم غم مخور

4. با یار آشنا سخن آشنا بگو

5. برهم چو می‌زد آن سر زلفین مشکبار

6. با ما سر چه داشت ز بهر خدا بگو

7. هر کس که گفت خاک در دوست توتیاست

8. گو این سخن معاینه در چشم ما بگو

9. آن کس که منع ما ز خرابات می‌کند

10. گو در حضور پیر من این ماجرا بگو

11. گر دیگرت بر آن در دولت گذر بود

12. بعد از ادای خدمت و عرض دعا بگو

13. هر چند ما بدیم تو ما را بدان مگیر

14. شاهانه ماجرای گناه گدا بگو

15. بر این فقیر نامه آن محتشم بخوان

16. با این گدا حکایت آن پادشا بگو

17. جان‌ها ز دام زلف چو بر خاک می‌فشاند

18. بر آن غریب ما چه گذشت ای صبا بگو

19. جان پرور است قصهٔ ارباب معرفت

20. رمزی برو بپرس حدیثی بیا بگو

21. حافظ گرت به مجلس او راه می‌دهند

22. می نوش و ترک زرق ز بهر خدا بگو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صاف چون آیینه می باید شدن با خوب و زشت
* هیچ چیز از هیچ کس در دل نمی باید گرفت
شعر کامل
صائب تبریزی
* جوانمرد اگر راست خواهی ولی است
* کرم پیشهٔ شاه مردان علی است
شعر کامل
سعدی
* بده یک جام ای پیر خرابات
* مگو فردا که فی التأخیر آفات
شعر کامل
مولوی