حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 430

1. به صوت بلبل و قمری اگر ننوشی می

2. علاج کی کنمت آخرالدواء الکی

3. ذخیره‌ای بنه از رنگ و بوی فصل بهار

4. که می‌رسند ز پی رهزنان بهمن و دی

5. چو گل نقاب برافکند و مرغ زد هوهو

6. منه ز دست پیاله چه می‌کنی هی هی

7. شکوه سلطنت و حسن کی ثباتی داد

8. ز تخت جم سخنی مانده است و افسر کی

9. خزینه داری میراث خوارگان کفر است

10. به قول مطرب و ساقی به فتوی دف و نی

11. زمانه هیچ نبخشد که بازنستاند

12. مجو ز سفله مروت که شیئه لا شی

13. نوشته‌اند بر ایوان جنه الماوی

14. که هر که عشوه دنیی خرید وای به وی

15. سخا نماند سخن طی کنم شراب کجاست

16. بده به شادی روح و روان حاتم طی

17. بخیل بوی خدا نشنود بیا حافظ

18. پیاله گیر و کرم ورز و الضمان علی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به کسی نظر ندارد بجز آینه بت من
* که ز عکس چهره خود شده است بت پرست او
شعر کامل
مولوی
* حال زار من چه پرسی این نه بس کز روی تو
* دور ماندستم چو دور از روی خور نیلوفری
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* چو خورشید زان چادر قیرگون
* غمی شد بدرید و آمد برون
شعر کامل
فردوسی