حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 494

1. ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی

2. هر جا که روی زود پشیمان به درآیی

3. هش دار که گر وسوسه عقل کنی گوش

4. آدم صفت از روضه رضوان به درآیی

5. شاید که به آبی فلکت دست نگیرد

6. گر تشنه لب از چشمه حیوان به درآیی

7. جان می‌دهم از حسرت دیدار تو چون صبح

8. باشد که چو خورشید درخشان به درآیی

9. چندان چو صبا بر تو گمارم دم همت

10. کز غنچه چو گل خرم و خندان به درآیی

11. در تیره شب هجر تو جانم به لب آمد

12. وقت است که همچون مه تابان به درآیی

13. بر رهگذرت بسته‌ام از دیده دو صد جوی

14. تا بو که تو چون سرو خرامان به درآیی

15. حافظ مکن اندیشه که آن یوسف مه رو

16. بازآید و از کلبه احزان به درآیی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چه خوشست بوی عشق از نفس نیازمندان
* دل از انتظار خونین دهن از امید خندان
شعر کامل
سعدی
* از تو ای دوست نگسلم پیوند
* ور به تیغم برند بند از بند
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* با دوست کنج فقر بهشتست و بوستان
* بی دوست خاک بر سر جاه و توانگری
شعر کامل
سعدی