حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 83

1. گر ز دست زلف مشکینت خطایی رفت رفت

2. ور ز هندوی شما بر ما جفایی رفت رفت

3. برق عشق ار خرمن پشمینه پوشی سوخت سوخت

4. جور شاه کامران گر بر گدایی رفت رفت

5. در طریقت رنجش خاطر نباشد می بیار

6. هر کدورت را که بینی چون صفایی رفت رفت

7. عشقبازی را تحمل باید ای دل پای دار

8. گر ملالی بود بود و گر خطایی رفت رفت

9. گر دلی از غمزه دلدار باری برد برد

10. ور میان جان و جانان ماجرایی رفت رفت

11. از سخن چینان ملالت‌ها پدید آمد ولی

12. گر میان همنشینان ناسزایی رفت رفت

13. عیب حافظ گو مکن واعظ که رفت از خانقاه

14. پای آزادی چه بندی گر به جایی رفت رفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قامت به ناز افراخته، خلقی ز پا انداخته
* دل‌ها مسخر ساخته، کشورستانی را ببین
شعر کامل
فروغی بسطامی
* بر سر بالین طبیب از نالهٔ من زار شد
* از برای صحت من آمد و بیمار شد
شعر کامل
هلالی جغتایی
* به هر صورت که باشد عشق دل را می دهد تسکین
* که بهر کوهکن از سنگ شیرین می شود پیدا
شعر کامل
صائب تبریزی