هاتف اصفهانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 29

1. بتان نخست چو در دلبری میان بستند

2. میان بکشتن یاران مهربان بستند

3. دعا اثر نکند کز درم تو چون راندی

4. به روی من همه درهای آسمان بستند

5. مگر میان بتان روی آن صنم دیدند

6. که اهل صومعه زنار بر میان بستند

7. به آشیانه نبستند عندلیبان دل

8. اگر دو روز در این گلشن آشیان بستند

9. فغان که مدعیان از جفا برون کردند

10. مرا ز شهر تو و راه کاروان بستند

11. رساند کار به جایی جفای گل چینان

12. که در معاینه بر روی باغبان بستند

13. جفاکشان سخنان با تو داشتند ولی

14. چو هاتف از ادب عاشقی زبان بستند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بی گاه شد بی‌گاه شد خورشید اندر چاه شد
* خورشید جان عاشقان در خلوت الله شد
شعر کامل
مولوی
* دیدن روی تو ظلم است و ندیدن کردن مشکل است
* چیدن این گل گناه است و نچیدن مشکل است
شعر کامل
صائب تبریزی
* می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان
* مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم
شعر کامل
سعدی