لینک اشتراک گذاری
کپی شد
هاتف اصفهانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3

1. جوانی بگذرد یارب به کام دل جوانی را

2. که سازد کامیاب از وصل پیر ناتوانی را

3. به قتلم کوشی ای زیبا جوان و من درین حیرت

4. که از قتل کهن پیری چه خیزد نوجوانی را

5. تمام مهربانان را به خود نامهربان کردم

6. به امیدی که سازم مهربان نامهربانی را

7. چه باشد جادهی ای سرو سرکش در پناه خود

8. تذرو بی‌پناهی قمری بی آشیانی را

9. مکن آزار جان هاتف آزرده جان دیگر

10. کزین افزون نشاید خست جان خسته جانی را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* فلفل فکنده است برآتش بنام ما
* آن خال هندوئی سیه مهره باز باز
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* نشان مردمی در مردم عالم نمی یابم
* اگر دارد وجودی مردمی، مردم گیا دارد
شعر کامل
صائب تبریزی
* قامتش را سرو گفتم سر کشید از من به خشم
* دوستان از راست می‌رنجد نگارم چون کنم
شعر کامل
حافظ