هاتف اصفهانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 34

1. نه با من دوست آن گفت و نه آن کرد

2. که با دشمن توان گفت و توان کرد

3. گرفت از من دل و زد راه دینم

4. ز دین و دل گذشتم قصد جان کرد

5. کی از شرمندگی با مهربانان

6. توان گفت آنچه آن نامهربان کرد

7. منش از مردمان رخ می‌نهفتم

8. ستم بین کآخر از من رخ نهان کرد

9. تو با من کردی از جور آنچه کردی

10. من از شرم تو گفتم آسمان کرد

11. دو عالم سود کرد آن کس که در عشق

12. دلی درباخت یا جانی زیان کرد

13. نه از کین خون هاتف ریخت آن شوخ

14. وفای او به کشتن امتحان کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز دور یاسمنت سبزه سر نکرده هنوز
* بنفشه از سمنت سربدر نکرده هنوز
شعر کامل
محتشم کاشانی
* هر آن شب در فراق روی لیلی
* که بر مجنون رود لیلی طویلست
شعر کامل
سعدی
* مستی سلامت می‌کند پنهان پیامت می‌کند
* آن کو دلش را برده‌ای جان هم غلامت می‌کند
شعر کامل
مولوی