هاتف اصفهانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 59

1. مپرس ای گل ز من کز گلشن کویت چسان رفتم

2. چو بلبل زین چمن با ناله و آه و فغان رفتم

3. نبستم دل به مهر دیگران اما ز کوی تو

4. ز بس نامهربانی دیدم ای نامهربان رفتم

5. منم آن بلبل مهجور کز بیداد گلچینان

6. به دل صد خار خار عشق گل از گلستان رفتم

7. منم آن قمری نالان که از بس سنگ بیدادم

8. زدند از هر طرف از باغت ای سرو روان رفتم

9. به امیدی جوانی صرف عشقت کردم و آخر

10. به پیری ناامید از کویت ای زیبا جوان رفتم

11. ندیدم زان گل بی‌خار جز مهر و وفا اما

12. ز باغ از جور گلچین و جفای باغبان رفتم

13. سخن کوته ز جور آسمان هاتف به ناکامی

14. ز یاران وطن دل کندم و از اصفهان رفتم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است
* کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم
شعر کامل
حافظ
* کمند مهر چنان پاره کن که گر روزی
* شوی ز کرده پشیمان به هم توانی بست
شعر کامل
محتشم کاشانی
* هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد
* خداش در همه حال از بلا نگه دارد
شعر کامل
حافظ