حزین لاهیجی_دیوانقصیده ها (فهرست)

قصیده شمارۀ 36 : قصیده در پند و اندرز

1. ای دل لباس عاریتی از جهان مخواه

2. بر دوش، بار منّت هفت آسمان مخواه

3. تا می توان به لخت جگر ساخت، صبر کن

4. دون همّتانه، از فلک سفله نان مخواه

5. دل می خراش و قوت نما و غذا مجوی

6. لب تشنه باش ورشحی ازین خاکدان مخواه

7. پروانه تا توان شدن، از گلستان مگوی

8. بر شاخسار شعله نشین، آشیان مخواه

9. در شام هجر، جامۀ نیلی به بر مکن

10. از صبح عید، حلّۀ كافورسان مخواه

11. داری طمع که دور به کام دلت شود

12. از دوست غیر کام دل دشمنان مخواه

13. خواهی قدم به تارک روحانیان زنی

14. سر را به داغ عشق ده و طیلسان مخواه

15. پروانه وار بال ملمّع به تن خوش است

16. در بر حریر شعله کن و پرنیان مخواه

17. از هر دو کون، شاهد زیبای فقر را

18. بگزین قرین و خسروی قیروان مخواه

19. در موج خیز حادثه چین بر جبین مزن

20. گر تیغ کین ز چرخ ببارد امان مخواه

21. خواهی که راز غیب نیوشی خَمُش نشین

22. داری طمع که گوش دهندت، زبان مخواه

23. بی همدمان، ز روضۀ رضوان فرح مجوی

24. بی روی دوستان طرب بوستان مخواه

25. مهر و وفا ز طینت سیمین تنان مجوی

26. رسم محبّت از دل نامهربان مخواه

27. دیدار یار می طلبی طاقت تو کو؟

28. گلگشت ماهتاب به ملک کتان مخواه

29. سویت سموم اگر بوزد، رو به پس مکن

30. خورشید حشر اگر بدهد، سایبان مخواه

31. در بحر بی کران بلا دست و پا مزن

32. در کام اژدها چو درافتی امان مخواه

33. از جلوه های عالم فانی ز جا مرو

34. بنشین و ابرش فلکش زیر ران مخواه

35. بر نفس خود سوار شو و بارگی مجوی

36. بر نطع فقر واکش و برگستوان مخواه

37. ترک تعلّق ایمنت از راهزن کند

38. برگ سفر ز خود بفشان، کاروان مخواه

39. این نُه صدف ز گوهر مهر و وفا تهی ست

40. جنس وفا ز جوهری آسمان مخواه

41. دنبال جلوه های سراب جهان مرو

42. دل پاس دار و دیدۂ حسرت فشان مخواه

43. تا موسیان طبع کجا رو به حق کنند

44. ناقوسیان بتکده لبّیک خوان مخواه

45. در گلشن زمانه، حزین را نشان مجوی

46. عنقای مغرب از قفس بلبلان مخواه

47. بفكن ز کف صحيفه و بشکن دوات را

48. زین بیش، بار خامه به دوش بنان مخواه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همان بهتر که لیلی در بیابان جلوه گر باشد
* ندارد تنگنای شهر، تاب حسن صحرایی
شعر کامل
صائب تبریزی
* می‌کشیم از قدح لاله شرابی موهوم
* چشم بد دور که بی مطرب و می مدهوشیم
شعر کامل
حافظ
* عشق پیری است که ساغر زده‌ایم از کف او
* عقل طفلی است که دانا شده در مکتب ما
شعر کامل
فروغی بسطامی