حزین لاهیجی_دیوانقصیده ها (فهرست)

قصیده شمارۀ 42 : به یکی از آشنایان خود نوشته است

1. کشور هند که بادا بری از خوف و خلل

2. آفتابیش فرازندۀ قدر است و محل

3. کز شرف سایۀ آن باج نهد بر خورشید

4. شرف از پایۀ او رام کند اوج زحل

5. آفتاب فلک اعظم دولت، دِدی دَت

6. كآفتاب فلکش کرده رقم، عبداقل

7. جلوه اش گر به صنم خانه گذار اندازد

8. عزّت او شکند رونق عزّی و هبل

9. ذوق نوشین لب او کرده به شیرین کاری

10. دل پرشور مرا خانۀ زنبور عسل

11. شوق سودازدگان راه نفس را گیرد

12. نشتر غمزۂ او، گر نگشاید اکحل

13. گر گرانقدری او لنگر تمکین فکند

14. تا گلو غرق کند گاو زمین را به وحل

15. خرد پیر نیارد گره از کار گشود

16. هسَتَ اَیَن عقده مگر نزد خرد لاینحل

17. از صياح عرب و فرس و فرنگ و لر و هند

18. هر چه مستعمل او نیست، شمارم مهمل

19. یاد آن غمزه اگر در دل بسمل گذرد

20. لذّت نوش دهد نشتر چون خار اجل

21. نیزۀ خطّی او کرده به اجرام سپهر

22. آن تطاول که مگر میل کند با مکحل

23. فیل گردون صفت او چو درآید به خرام

24. افکند صدمۀ او، گاو زمین را به وحل

25. حبّذا این چه شکوه است و چه جاه و چه جلال؟

26. مرحبا، این چه علوّ است و چه شأن و چه محل؟

27. چون نگیرد سخنم نازکی از فکر دقیق

28. دارم اندیشۀ آن موی میان را به بغل

29. ای سرآمد به هنر بر همه اصحاب کمال

30. وی سر و سرور و سردفتر ارباب محل

31. سخنی چند سزاوار تو دارم بشنو

32. در جهان ما صدق نکتۀ ما قلّ و دَل

33. کِشت دولت نشود سبز، گر از خون عدو

34. جوهر تیغ تو، جاری ننماید جدول

35. گر تو ای جان جهان پا نگذاری به میان

36. کار ایّام شود چون تن بی جان، مهمل

37. جُست در هند بسی، دیدۂ انصاف و نیافت

38. جز تو شایان نثار گهر مدح و غزل


قبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو گفتمش که دلم را نگاه دار چه گفت
* ز دست بنده چه خیزد خدا نگه دارد
شعر کامل
حافظ
* شگفت نیست دلم چون انار اگر بکفد
* که قطره قطره خونش به ناردان ماند
شعر کامل
سعدی
* به جانب سفر آن تُرک تندخو رفتست
* خبر دهید مرا کز کدام سو رفتست
شعر کامل
جامی