حزین لاهیجی_دیوانقطعه ها (فهرست)

قطعه شمارۀ 1 : در توسّل به حضرت خاتم الانبياء صَلَی اللهُ عَلَیْه وَآلهِ وَسَلَم

1. یا خاتم النبيّين، غمخوار عالمی تو

2. پیش تو چون ننالم؟ از جور آسمانی

3. از عرض شکوه هرچند، خالی نمی شود دل

4. از من سخن طرازی، از خامه خون چکانی

5. ناید نهفتن از من، با لطف شامل تو

6. رازی که می نماید، در سینه ام سنانی

7. دیرینه شد چو مخلص، در حضرت است گستاخ

8. نتوانم از تو کردن، اسرار دل نهانی

9. همچشم کوثر از توست، پیمانۀ املها

10. لبریز گوهر از توست، گنجینۀ امانی

11. ماهیچۀ لوایت، آرد به درع و خفتان

12. کاری که می کند مه، با پیکر کتانی

13. فریادرس خديوا، بیداد بین که کرده ست

14. هندوی چرخ ما را، تاراج ترکمانی

15. دور از حمایت تو، دور سپهر بشکست

16. پشت خمیده ام را، از بار زندگانی

17. بالین و بستر من، خشتیّ و بوریایی ست

18. این است در بساطم، ز اسباب این جهانی

19. از نقد در کنارم، رنگ طلایی ای هست

20. زالوان نعمتم نیست، جز اشک ارغوانی

21. بگسسته الفت من، از خیل بی وفایان

22. پوشیده همّت من، چشم از نعیم فانی

23. آواره همچو من نیست، خاکی نهاد دیگر

24. تا این کهن بنا را، افلاک گشته بانی

25. ده سال شد که در هند، عمرم به رایگان رفت

26. زینسان کسی نداده، بر باد زندگانی

27. دم سردی زمانه، خرّم بهارم افسرد

28. عریان تن است نخلم، از باد مهرگانی

29. ای سر غبار راهت، زان خاک سرمه واری

30. خونبار دیده ام را، بفرست ارمغانی

31. جایی که نور رویت، گلگونه برفروزد

32. از ذرّه کمتر آید، خورشید خاورانی

33. در خون نشسته دارد، هند جگر فشارم

34. من داد شکوه دادم، باقی دگر تو دانی

35. نه قوّتی که آیم تا خاک آستانت

36. نه طاقتی که سازم، با حرقت چنانی

37. از باد سرد مهری، شاخ خزان رسیده

38. رخساره در زریری، زاغصان ضيمرانی

39. نفس بلند همّت، تاکی کند تحمّل

40. با طعنۀ اراذل، با نخوت ادانی

41. در سومنات دهلی، مدح تو می سرایم

42. زان پیشتر که آید بلبل به زندخوانی

43. هر فردی از مدیحت، باشد حدیث منزل

44. من اسرت المعلّی، من سرحة المعانی

45. هر سو صریر کلکم، طبل سکندری زد

46. تاگشت در هوایت، سرگرم مدح خوانی

47. بنگر به مایه داری، نیسان خامه ام را

48. جز من کسی نیارد، زینسان گهر فشانی

49. بر خاک عجز ریزد، سرپنجۀ تهمتن

50. چون خامه ام گشاید، بازوی پهلوانی

51. لب برگشا و گوهر، در جیب بحر و كان كن

52. كف برگشا و بفشان، صد گنج شایگانی

53. از داغ مهرت امروز، محفل فروز دهرم

54. کمتر دهد چو من یاد، آثار باستانی

55. از مصرعی توان یافت، طبع هنر طرازم

56. جان را به تن نباشد، این جودت و روانی

57. هرگز نداشت حسّان، رطب اللّسانی من

58. هرگز نکرد سحبان، این معجز البيانی

59. از صولت مدیحت، ملک سخن گرفته

60. گردن فراز كلكم، با چتر کاویانی

61. گر رخصت تو باشد، از لخت دل نمایم

62. مستان معنوی را، تا حشر میزبانی

63. قدر سخن بلند است، زیرا که دارد آباد

64. تا حشر سروران را، قصر رفیع شانی

65. از معجز سخن ماند، روح اللّهی به عیسی

66. موسی کلیم حق شد، از فیض نکته دانی

67. شد کاخ ملک و ملّت، از کلک نکته پرور

68. مستهدم المفاسد، مستحكم المبانی

69. از عنصری بود نام، شاهان غزنوی را

70. از گنجوی بود یاد، بهرام شاه ثانی

71. آن آل بویه رفتند، امّا به روزگاران

72. دارد روانشان شاد، مهیار دیلمانی

73. سلجوقیان گذشتند، امّا ز انوری ماند

74. نام بلند ایشان، بر لوح این جهانی

75. دور اتابکان رفت، امّا کلام سعدی

76. پرورده نامشان را با آب زندگانی

77. ذکر اویس باقی ست، از نکته های سلمان

78. نام تکش دهد یاد، خلّاق اصفهانی

79. شاه مظفّری را، نسلی نماند لیکن

80. هر مصرعی ز حافظ، شد شمع دودمانی

81. راه سخن نبودی، در حضرتت حزین را

82. از عفو اگر نبودی، امّید طیلسانی

83. كلكم ز فیض لطفت ز انسان به جلوه آید

84. کز جنبش بهاران، شمشاد بوستانی

85. تا سر فراز کرده ست، نام تو خامه ام را

86. با گوی مهر دارد، دعوىّ صولجانی

87. بر صفحه ام بنازد، جمشید و نقش خاتم

88. از خامه ام ببالد، ارژنگ و کلک مانی


بعدی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتی شبی به خواب تو آیم ولی چه سود
* چون من به عمر خویش ندانم که خواب چیست
شعر کامل
جامی
* باغ عیشم که بصد گونه ریاحین خوش بود
* از گل و لاله تهی گشت و ز خاشاک پرست
شعر کامل
سیف فرغانی
* نیست ممکن از زبان خوش کسی نقصان کند
* چرب نرمی غوطه در شکر دهد بادام را
شعر کامل
صائب تبریزی