حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 121

1. شوری به سر افتاده، رسوای محبّت را

2. ساکن نتوان کردن، غوغای محبّت را

3. هنگامۀ محشر را، برهم زند از مستی

4. آن دم که به حشر آرند، شیدای محبّت را

5. درد دل عاشق را عیسی نکند چاره

6. درمان ندهد سودی، سودای محبّت را

7. گردی ز نمکدان لعل لب او باشد

8. شوری که به جوش آرد، دریای محبّت را

9. از نام چه اندیشد، از ننگ چه پرهیزد

10. پروای جهان نبود، رسوای محبّت را

11. از همت سرمستان، بردار حزین خضری

12. تنها نتوان رفتن، صحرای محبّت را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مسند به باغ بر که به خدمت چو بندگان
* استاده است سرو و کمر بسته است نی
شعر کامل
حافظ
* چو خورشید تیغ از میان برکشید
* شب تیره گشت از جهان ناپدید
شعر کامل
فردوسی
* ز شیری که باشد شکارش پلنگ
* چه زاید جز از شیر شرزه به جنگ
شعر کامل
فردوسی