حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 185

1. نه تنها گل گریبان چاک بازار است از دستت

2. که در جیب چمن صد پیرهن خار است از دستت

3. ز تاراج بهاران مست و رنگین جلوه می آیی

4. حنا نبود، که جوشان خون گلزار است از دستت

5. ید بیضا که می زد پنجه با خورشید در دعوی

6. به رنگ آستین امروز، بیکار است از دستت

7. فرو برده ست بیدادت به نوعی پنجه در خونم

8. که هر مو بر تنم انگشت زنهار است از دستت

9. حزین را گر تسلّی نامه ات ننواخت معذوری

10. ز حیرت خامه را کی پای رفتار است از دستت؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در خرابات چه حاجت به مناجات من است
* دست برداشته دایم به دعا تاک آنجا
شعر کامل
صائب تبریزی
* دلم ز حلقه زلفش به جان خرید آشوب
* چه سود دید ندانم که این تجارت کرد
شعر کامل
حافظ
* یار باید که هر چه یار کند
* بر مراد خود اختیار کند
شعر کامل
سعدی