حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 224

1. صدجان به حسرت سوختی، آهی ز جایی برنخاست

2. از دل شکستن های ما، هرگز صدایی برنخاست

3. نخلت کز اشک و آه من، نشو و نما آموخته

4. مانند این شمشاد بن، ز آب و هوایی برنخاست

5. در گلشنت باد صبا، کی می کند یادی ز ما؟

6. دیری ست کز راه وفا، آواز پایی بر نخاست

7. از آمد و رفت نفس، آگه نمی گردد کسی

8. زین کاروان بی خبر، بانگ درایی برنخاست

9. تمکینم از حرف سبک، لنگر نمی بازد حزین

10. کوهم ولی ز آواز کس، از من صدایی برنخاست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به یک کرشمه که در کار آسمان کردی
* هنوز می پرد از شوق چشم کوکبها
شعر کامل
صائب تبریزی
* یک عمر می توان سخن از زلف یار گفت
* در بند آن مباش که مضمون نمانده است
شعر کامل
صائب تبریزی
* چه کند بنده که گردن ننهد فرمان را
* چه کند گوی که عاجز نشود چوگان را
شعر کامل
سعدی