حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 238

1. لطف وقهرت به من سوخته جان هر دو یکی ست

2. دانه چون سوخت، بهاران وخزان هر دو یکی ست

3. تا تو مهجوری من خواسته ای، در کامم

4. تلخی دوری و شیرینی جان هر دو یکی ست

5. دل خراشانه لبم ناله عبث می سنجد

6. پلّۀ ناز تو و کوه گران هر دو یکی ست

7. با جگر تشنگی تیغ شکار اندازت

8. خون صید حرم و آب روان هر دو یکی ست

9. اشک گلگون نکند گر چمن آرایی من

10. چهرۀ زرد من و برگ خزان هر دو یکی ست

11. پیش شمشیر جفایی که سر تسلیمم

12. سختی جان من و سنگ فسان هر دو یکی ست

13. عمر اگر باخته ام نیست حزین افسوسم

14. در دیاری که منم سود و زیان هر دو یکی ست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مشوی ای دیده نقش غم ز لوح سینه حافظ
* که زخم تیغ دلدار است و رنگ خون نخواهد شد
شعر کامل
حافظ
* چشم حسرت به سر اشک فرو می‌گیرم
* که اگر راه دهم قافله بر گل برود
شعر کامل
سعدی
* شقایق سوختی دایم سپندش
* که از چشم خسان ناید گزندش
شعر کامل
وحشی بافقی