حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 240

1. مژگان سرکشت، رگ جانها گرفته است

2. بنگر که دست فتنه چه بالا گرفته است

3. گاهی کشم سری به گریبان خویشتن

4. از بس دلم ز تنگی دنیا گرفته است

5. آشوب محشری ست، دلش نام کرده ام

6. این قطره ای که شورش دریا گرفته است

7. نامی ست بی نشان که به آن فخر می کنند

8. این هستیی که شهرت عنقا گرفته است

9. تنگ است اگر به غمکدۀ شهر جا، حزین

10. از دست ما، که دامن صحرا گرفته است؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند
* جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد
شعر کامل
حافظ
* گفتم خوشا هوایی کز باد صبح خیزد
* گفتا خنک نسیمی کز کوی دلبر آید
شعر کامل
حافظ
* زمین شد به کردار دریای قیر
* همه موجش از خنجر و گرز و تیر
شعر کامل
فردوسی