حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 266

1. بار ستم یار، گران است و گران نیست

2. جانبازی عشّاق، زیان است و زیان نیست

3. یارب چه شنیده ست ز اغیار که امروز

4. با ما نگه یار همان است و همان نیست؟

5. حرفی ز دهانش به زبان است دهان کو؟

6. رازی ز میانش به زبان است و زبان نیست

7. بویی نه و رنگی ست به رخساره جهان را

8. در گلشن تصویر خزان است و خزان نیست

9. گردد به گلو بس که گره، سوخت نفس را

10. ما را سبق گریه روان است و روان نیست

11. سرگشتۀ کوی تو شدند آبله پایان

12. این راه پر از سنگ نشان است و نشان نیست

13. پیداست حزین از نفست بوی محبّت

14. در جیب تو این مشک نهان است و نهان نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شکر این تلخ نگاهان به چه عنوان گویم؟
* که به من شهد ز پیمانه حنظل دادند
شعر کامل
صائب تبریزی
* سحر با باد می‌گفتم حدیث آرزومندی
* خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی
شعر کامل
حافظ
* شب‌ها من و شمع می‌گدازیم
* اینست که سوز من نهانست
شعر کامل
سعدی