حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 385

1. در دیده مرا بی تو پریشان نظری بود

2. خونابۀ آغشته به لخت جگری بود

3. در دام تو افشاندم و آزاد نشستم

4. اسباب گرفتاری ما مشت پری بود

5. چون شمع ز سرمایۀ هستی به بساطم

6. سامان سبک خیزی آه سحری بود

7. جز گوشۀ امن دل ارباب توكّل

8. هر جا که گرفتیم خبر، شور و شری بود

9. جمعیّت خاطر نشد آماده حزین را

10. هر پاره دلش در کف بیدادگری بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حیفم آید به قلم نام لبت برد دریغ
* که به صد قرن از آن طرفه کمان نتوان ساخت
شعر کامل
کمال خجندی
* طیره جلوه طوبی قد چون سرو تو شد
* غیرت خلد برین ساحت بستان تو باد
شعر کامل
حافظ
* سعدی از این پس که راه پیش تو دانست
* گر ره دیگر رود ضلال مبینست
شعر کامل
سعدی