حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 436

1. دل در شکن زلفت، صبح طربی دارد

2. مهتاب بناگوشت فرخنده شبی دارد

3. در عربده می باشد چون ترک تقاضایی

4. مژگان تو پنداری از ما طلبی دارد

5. در میکده خاکم را پیمانه کنی یارب

6. شاید دل حسرت کش لب را به لبی دارد

7. ای دل نشوی غافل از فیض بناگوشش

8. در پرده سواد خط صبح عجبی دارد

9. افسانه کند خوابش آشوب قیامت را

10. دل بیهده در کویش شور و شغبی دارد

11. بی رنج نشد حاصل، نه کفر نه ایمانم

12. از بتکده تا کعبه هر جا ادبی دارد

13. بگشای حزین چشمی کان مهر جهان آرا

14. در محمل هر ذرّه لیلی نسبی دارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شب فراق که داند که تا سحر چند است
* مگر کسی که به زندان عشق دربند است
شعر کامل
سعدی
* جهانا شگفتی ز کردار تست
* هم از تو شکسته هم از تو درست
شعر کامل
فردوسی
* همیشه نرگس مست تو را بیمار می‌بینم
* ولی در عین بیماریش مردم‌دار می‌بینم
شعر کامل
سلمان ساوجی