حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 503

1. از آن بر گرد دنیا چشم عشرت کیش می گردد

2. که دل را وحشت از مکروه دیدن بیش می گردد

3. کم از کژدم نباشد، اختلاط تلخ گفتاران

4. گزیدن چون زبان عادت نماید، بیش می گردد

5. لباس عاریت گردید سلطان را دو گز دیبا

6. ازین پیرایه چون عریان شود درویش می گردد

7. درین محفل برای دیگران چون شمع می سوزم

8. به کار خود نیاید هر که خیراندیش می گردد

9. حزین، چون شمع محفل، فارغ از اندیشۀ رزقم

10. چو روزی از دل خود گشت، بی تشویش می گردد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سرو می خواست به پابوس تو آید چون آب
* لیکن از جو نتوانست به یک پا بگذشت
شعر کامل
کمال خجندی
* مشکل که رود داغت هرگز ز دل چاکم
* تا لاله مگر روزی سر برزند از خاکم
شعر کامل
هلالی جغتایی
* بال پروانه اگر پاس ادب را می داشت
* شمع پیراهن فانوس چرا می پوشید؟
شعر کامل
صائب تبریزی