حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 59

1. کشم آهی ز دل کامشب برد از دیده خوابش را

2. گذارد نعل بر آتش، سمند پرشتابش را

3. دلی در دست بی پروا نگار غافلی دارم

4. که در آتش ز خاطر می برد مستی، کبابش را

5. گران جان تر ز شبنم نیست، جسم ناتوان من

6. اگر می بود با من روی گرمی آفتابش را

7. به خاک راهش از نقش قدم افتاده تر بودم

8. چنان برداشت از خاکم که بوسیدم رکابش را

9. حزین جان داد و نشنید آیتی از لعل خاموشت

10. نپرسیدی چرا دیر آشنا، حال خرابش را؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قامت به ناز افراخته، خلقی ز پا انداخته
* دل‌ها مسخر ساخته، کشورستانی را ببین
شعر کامل
فروغی بسطامی
* دیدن روی تو ظلم است و ندیدن کردن مشکل است
* چیدن این گل گناه است و نچیدن مشکل است
شعر کامل
صائب تبریزی
* هر شام و سحر عکس گل و نسترن از باغ
* سرخاب و سفید آب کند روی هوا را
شعر کامل
سلمان ساوجی