حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 686

1. عقل دور است از آن جهان که منم

2. عشق داند مرا چنان که منم

3. سره ام در قمار سربازی

4. حبّذا سود بی زیان که منم

5. چشم صورت حجاب اگر نشود

6. عین معنی شود عیان که منم

7. نوبهارم خزان نمی داند

8. خرّم این باغ و بوستان که منم

9. منم اینک، چه می تواند کرد

10. مرگ با جان جاودان که منم؟

11. بر سرم سایۀ همایی هست

12. منگر این مشت استخوان که منم

13. چشم بر راه جلوه ای بودم

14. زد به دل حلقه ناگهان که منم

15. رمۀ عقل و هوش حیران است

16. گر شعیبم و گر شبان که منم

17. طالع و طبع کیمیا دانم

18. بوالعجب شهرۀ نهان که منم

19. غير خضر قلم نساخته تر

20. لب ازین چشمۀ روان که منم

21. خشکی مشرب سرای خودی

22. دور ازین بحر بی کران که منم

23. تهی از باده کس ندیده حزین

24. خسروانی خم مغان که منم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می‌نماید عکس می در رنگ روی مه وشت
* همچو برگ ارغوان بر صفحه نسرین غریب
شعر کامل
حافظ
* هزار گونه ادب جان ز عشق آموزد
* که آن ادب نتوان یافتن ز مکتب‌ها
شعر کامل
مولوی
* در خواب کرده‌ای ز رهاوی مرا کنون
* بیدار کن به زنگله‌ام کانم آرزوست
شعر کامل
مولوی