حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 705

1. ز خوی سرکش او هر قدم پا مال می گردم

2. غزالی را که من چون سایه در دنبال می گردم

3. چو طفل بی جگر کو می رمد شبها ز تاریکی

4. هراسان از سواد نامۀ اعمال می گردم

5. تو بی پروا و من شوریده احوالم، چه می پرسی؟

6. سخنها گرد دل می گردد امّا لال می گردم

7. چنین بر شیشۀ صبرم زنی گر سنگ بی تابی

8. به اندک فرصتی بازیچۀ اطفال می گردم

9. دل آزرده دارد یک بیابان خار، هر لختش

10. تو پنداری که در گلزار، فارغبال می گردم

11. طمع از چشم تنگان، دانه ام آب حیا دارد

12. من لب تشنه، گرد چشمۀ غربال می گردم

13. حزین، اکنون به حاجی باد طوف کعبه ارزانی

14. که من بر گرد این دیوان فرخ فال می گردم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کس در جهان ندارد یک بنده همچو حافظ
* زیرا که چون تو شاهی کس در جهان ندارد
شعر کامل
حافظ
* تو را آن به که روی خود ز مشتاقان بپوشانی
* که شادی جهان گیری غم لشکر نمی‌ارزد
شعر کامل
حافظ
* دستگیری نتوان داشت توقع ز غریق
* اهل دنیا همه درمانده تر از یکدگرند
شعر کامل
صائب تبریزی