حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 844

1. کمند جذبه اش نگذاشت مجنونی به صحرایی

2. سواد شهر بند حلقۀ زلف دلارایی

3. درین بستانسرا غیر از تو بی پروا نمی بینم

4. به رنگ و بوی گل در پرده ای بی پرده پیدایی

5. نمی دانم کجا سودا کنم نقد دل و دین را؟

6. تجلّی کرده در هر ذرّه ای حسن دلارایی

7. نمی باشد رهایی قسمت مرغ نگاه من

8. بود هر حلقۀ زلف تو را دام تماشایی

9. حزین از مردم بی غم دل افسرده ای دارم

10. به قربان سری گردم که دارد شور سودایی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن که مسلسل نمود طرهٔ لیلی
* خواست که مجنون اسیر سلسله باشد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* من از تو روی نپیچم گرم بیازاری
* که خوش بود ز عزیزان تحمل خواری
شعر کامل
سعدی
* من ار چه در نظر یار خاکسار شدم
* رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند
شعر کامل
حافظ