حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 867

1. به دستم داده دستی، برده در خونم فرو، دستی

2. به چاک سینه دارد غمزه دستی، در رفو دستی

3. خوشا عهدی که با کوتاه دستان، لطفها بودش

4. حمایل داشتم در گردن آن تندخو دستی

5. کدامین دست، خالی داشتم تا سبحه گردانم؟

6. که دستی رهن ساغر بود و در دست سبو دستی

7. دل مجروح را، شور قیامت در گریبان کن

8. سرت گردم، بکش گاهی، به زلف مشکبو دستی

9. سراپا ناز من، از تربتم دامنکشان مگذر

10. مبادا غافل از خاکم، برآرد آرزو دستی

11. ز کم ظرفی به یک ساغر، خمارم نشکند چون گل

12. بود در خم مرا پیوسته دستی، در کدو دستی

13. کفم را در دعا، وصل تمنّا مدّعا نبود

14. حزین از شرم عصیان، می گذارم پیش رو دستی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شقایق بر سر هر کوه چون رخسار دلبر شد
* بنفشه بر لب هر جوی چون زلفین جانان شد
شعر کامل
امیر معزی
* خموش هر که شد از قیل و قال وارسته است
* نمی زنند دری را که از برون بسته است
شعر کامل
صائب تبریزی
* بيماریِ مرا نتواند کسی علاج
* خیز ای طبیب چند مرا دردسر دهی
شعر کامل
جامی