حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 885

1. بدا ما قد بدا فی الحّب من بيداء اشواقی

2. اَنل كأساً و اسکرلی، الا یا ایها السّاقی

3. سرت گردم، لب خشک به زهرآغشته ای دارم

4. فانّ القلب ملسوعٌ وماء الدّنِ تریاقی

5. محبت نامۀ درد دلم را در بغل دارد

6. نمی خوانی چرا محبوب من، مکتوب مشتاقی؟

7. نیم در عشقبازی، بی وفا، ای سست پیمانها

8. بقی ما قد مضى فی حبّكم، عهدی و میثاقی

9. حزین از دل به گوشم هر نفس فریاد می آید

10. بنادی كلّما فی الكون فانٍ، والهوی باقی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز دیده تا شدی ای شاخ ارغوان پنهان
* به خون نشانده مرا اشک ارغوانی من
شعر کامل
محتشم کاشانی
* چه ساز بود که در پرده می‌زد آن مطرب
* که رفت عمر و هنوزم دماغ پر ز هواست
شعر کامل
حافظ
* بی محبت مگذران عمر عزیز خویش را
* در بهاران عندلیب و در خزان پروانه باش
شعر کامل
صائب تبریزی