حزین لاهیجی_دیوانغزل های ناتمام (فهرست)

غزل های ناتمام شمارۀ 174

1. لب گویای من چون شمع، مقراض سخنها شد

2. زبان روشنم، افسانه ساز انجمنها شد

3. ز بس سر می زند ز اندیشه ام، یاد خط سبزش

4. ز نقش پای کلکم، صفحه ها رشک چمنها شد

5. به رنگین جلوه ای در خون کشیدی، گوشه گیران را

6. ز شادی، بخیه های خرقه ها چاک کفنها شد

7. پر از مضمون عبرت مانده ام، پیچیده طوماری

8. ز پیری قامت فرسوده ام، صرف شکنها شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بوسه را در نامه می پیچد برای دیگران
* آن که می دارد دریغ از عاشقان پیغام را
شعر کامل
صائب تبریزی
* زبان بسته به مدح محمد آرد نطق
* که نخل خشک پی مریم آورد خرما
شعر کامل
خاقانی
* پنجهٔ تاک ز سرمای سحر می‌لرزد
* لاله از بهر همین کرده فروزان منقل
شعر کامل
وحشی بافقی