حزین لاهیجی_دیوانغزل های ناتمام (فهرست)

غزل های ناتمام شمارۀ 321

1. تا شانه خشک دستم، بی زلف یار مانده

2. کارم ز دست رفته، دستم ز کار مانده

3. صبح جوانی ما، بگذشت و شام پیری ست

4. از کف شراب رفته، در سر خمار مانده

5. چون شمع آتشین دل، خود را چرا نسوزم؟

6. ایّام عیش رفته، شبهای تار مانده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آتشی بویی ز دلجویی نمی آید ز تو
* چشمه ام کاری به جز زاری نمی آید ز من
شعر کامل
رهی معیری
* شمع خندید به هر بزم، از آن معنی سوخت
* خنده، بیچاره ندانست که جائی دارد
شعر کامل
پروین اعتصامی
* در همین زیتون و تین خواهد یقین شد آنکه هست
* طعم آن شیرینی مطلق بهر چیزی ضمین
شعر کامل
قاآنی