حزین لاهیجی_دیوانمثنوی ها (فهرست)

مثنوی شمارۀ 94 : مثنوی مطمح الانظار

1. ای دل افسرده خروشت کجاست؟

2. خامشی از زمزمه، جوشت کجاست؟

3. ملک سخن زیر لوای تو بود

4. رامش دلها ز نوای تو بود

5. طنطنۀ پرده گشاییت کو؟

6. دبدبۀ نغمه سراییت کو؟

7. زمزمۀ سينه خراشت چه شد؟

8. نالۀ الماس تراشت چه شد؟

9. طرز نوایت زده از تازگی

10. مقرعه، بر کوس خوش آوازگی

11. زیر نگین، ملک سخن داشتی

12. معجز هاروت شکن داشتی

13. شور قیامت ز نیت می دمید

14. فیض طرب در چمنت می چمید

15. بود تو را خامۀ مشکین رقم

16. ملک گشاتر، ز کیانی علم

17. رعشه قلم را ز بنانت فکند

18. صرصر دی سرو جوانت فکند

19. آتش غم نالۀ جانکاه سوخت

20. در نفس آباد گلو، آه سوخت

21. آتش پنهان تو را دود نیست

22. لعل لبت خون دل آلود نیست

23. شعله برافروزی داغت نماند

24. پیه دماغی به چراغت نماند

25. آوخ ازین کلفت و افسردگی

26. با همه آتش نفسی، مردگی

27. محرم دل کو؟ که سرایم غمی

28. همنفسی کو؟ که برآرم دمی

29. خاک نشین است حزین، اخگرت

30. خاک نهاده ست به بالین سرت

31. مرکز خاکی نپذیرد ثبات

32. خیز ازین رهگذر حادثات

33. صاف سلوكش همه آلایش است

34. رفتن ازین مرحله آسایش است

35. چون تو همایی، پر همّت برآر

36. این ده ویرانه به جغدان گذار

37. هان نشوی از هوس دیده تنگ

38. شیفتۀ ليل ونهار دو رنگ

39. ز ابرص روز و شب این کهنه دهر

40. غیر دو رنگی نتوان یافت بهر

41. دیدۀ پهناور بینش فروز

42. باز کن و دیدۂ حیلت بسوز

43. پردۀ شب باز به پیش چراغ

44. شعبده انگیز بود در دماغ

45. باصره کالیوه، کند، هوش دنگ

46. لعبت این پرده بود ریو و رنگ

47. لولی دنیا چه وفایی کند؟

48. گردش گردون چه بقایی کند؟

49. عهد سبکسر نکشیده ست دیر

50. مهر فلک سست و جهان زود سیر

51. از ره سیلاب، خطر داشتن

52. ناگزران است گذر داشتن

53. ره سپر عمر ز پنجه گذشت

54. خاتمه بر دفتر هستی نوشت

55. نیّر شیب تو دمید از شباب

56. صبح برافکند ز عارض نقاب

57. سبزه خزان گشت و سمن زار رست

58. موی چو مشک تو به کافور شست

59. شمع فروزندۀ سیّاره نیست

60. هوش به سر، نور به نظّاره نیست

61. گوهر ارزنده ات از تاج رفت

62. خیز که سرمایه به تاراج رفت

63. جلوۀ تو شمع سحرگاهی است

64. قافله سالار نفس راهی است

65. در دلت آن شعله که افروخت درد

66. جسم گدازان تو را جمله خورد

67. شمع صفت، تیرگیت نور شد

68. بوتۀ خارت شجر طور شد

69. پرده به دستان دگر ساز کن

70. خطبۀ دیوان نو آغاز کن

71. تازه نما، بار بدی پرده را

72. شهد چشان، کام جگر خورده را

73. خیمه به رامشگهِ تجرید زن

74. وجدکنان نغمۀ توحید زن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جهانا شگفتی ز کردار تست
* هم از تو شکسته هم از تو درست
شعر کامل
فردوسی
* بجز از نرگس پرخواب و رخ چون خور او
* تو مپندار که از خواب و خورم یاد آمد
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* گه سبو زنم بر سنگ، گه به پای خم افتم
* ساقیا مرنج از من عالم جوانیهاست
شعر کامل
صائب تبریزی