جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1058

1. گرچه بر دل ز غم عشق تو باری دارم

2. لله الحمد که باری چو تو یاری دارم

3. گردم از رخ مبر ای اشک که این عطرِ وفا

4. یادگاری ز سُمِ اسب سواری دارم

5. باغ من آن سر کویست و بهار آن گل روی

6. عیش من بین که چه خوش باغ و بهاری دارم

7. غرقه در گریۀ عشقم بگشا بند کمر

8. که ازین موج غم امید کناری دارم

9. مانده ام دیده به ره بر گذرِ باد صبا

10. چکنم زان سرِ کو چشم غباری دارم

11. سر به زانوی غمم مانده و خلقی به گمان

12. که چو ایشان مگر اندیشۀ کاری دارم

13. جامی از بزم وصالش چو منی را چه نصیب

14. این قدر بس که در آن کوی گذاری دارم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زدوده تیغها اندر کف ایشان چو نیلوفر
* شده نیلوفر از خون بداندیشان چو آذ‌ریون
شعر کامل
امیر معزی
* امشب که بزم عارفان از شمع رویت روشنست
* آهسته تا نبود خبر رندان شاهدباز را
شعر کامل
سعدی
* هیچ وقت از گرو باده نیامد بیرون
* از سر پنبه میناست مگر دستارم؟
شعر کامل
صائب تبریزی