جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1080

1. بدیده ای که ز راه تو خار و خس چینم

2. دریغم آید اگر در گل و سمن بینم

3. اگر کنند به من عرضه دنیی و عقبی

4. من آستان تو بر هر دو جای بگزینم

5. من و دعای تو پیوسته این بُود كارم

6. من و هوای تو همواره این بُود دینم

7. مگو به طرف چمن شو نظاره کن در گُل

8. چو مرغ باغ نه من عاشق ریاحینم

9. مرا ز باغ چه آید زگل چه بگشاید

10. چو شوق روی تو آشفته ساخت چندینم

11. چو پرسی ام چه کسی این همه تغافل چیست

12. سگ توجامیِ آشفته حال مسکینم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هرکه از پوست در آغاز نیامد بیرون
* همچو بادام نپیوست به قند آخر کار
شعر کامل
صائب تبریزی
* چو مست چشم تو نبود شراب را چه طرب
* چو همرهم تو نباشی سفر چه سود کند
شعر کامل
مولوی
* بیستون تاب دم تیشهٔ فرهاد نداشت
* عشق را بین که از آن کوه گران شد کمری
شعر کامل
فروغی بسطامی