جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1199

1. موسم عید و بهار خرّم و شاه جوان

2. سایۀ ابرو کنارِ سبزه و آبِ روان

3. مطرب خوش لهجه را بر لب نوای ارغنون

4. ساقی گلچهره را بر کف شراب ارغوان

5. ای که می لافی ز لطف طبع خود انصاف ده

6. در چنین حالی زمی پرهیز کردن چون توان

7. بادۀ نوشین روان در جام زر ریز ای ندیم

8. قصّۀ جمّ تاکی و افسانۀ نوشیروان

9. مطربا بر تست گوش آن مست را بشنو ز من

10. چند حرفی در بیانِ شوق و او را بشنوان

11. شد خراب از نیکوان هم دین و هم دنيا مرا

12. دیگران رنج از بدان بینند و من از نیکوان

13. بهرِ بزم شاه جامی را ز شهرستان غیب

14. می رسد نقل معانی کاروان در کاروان


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد
* به زیر آن درختی رو که او گل‌های تر دارد
شعر کامل
مولوی
* گویند به هم مردم عالم گله خویش
* پیش که روم من که زعالم گله دارم؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا غوطه در عرق نزند جبهه کریم
* گرد خجالت از رخ سایل نمی رود
شعر کامل
صائب تبریزی