جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1201

1. ای به رُخت هر نفس مهرِ دلِ ما فزون

2. وجهک شمس الضحا نحن له عابدون

3. ابرو و قدِ خوشت صورت نون والقلم

4. نقش خطِ دلکشت معنی مایسطرون

5. خامۀ ابداع را چون الف قامتت

6. نامده یک حرف خوش بر ورق کاف و نون

7. کس حرکت با سكون جمع ندیدست از آن

8. با حرکاتِ خوشت رفت ز جانم سکون

9. کوهکن از بیستون ساخت به صنعت ز سنگ

10. من شدم ای سنگدل کوه بلا را ستون

11. حاصل بی حاصلان چیست جدا از درت

12. جانی و صدگونه درد، چشمی و صد قطره خون

13. دُر ز صدف دور ماند شد گهر از کان جدا

14. حسرت لعلت نرفت از دل جامی برون


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همه بر جای خود ای تازه نهالان چمن
* بنشینید که آن سرو روان برخیزد
شعر کامل
صائب تبریزی
* رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار
* کار ملک است آن که تدبیر و تامل بایدش
شعر کامل
حافظ
* من ار چه حافظ شهرم جوی نمی‌ارزم
* مگر تو از کرم خویش یار من باشی
شعر کامل
حافظ