جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1238

1. قبای ناز درپوش ونیاز پادشاهان بین

2. کلاه دلبری کج نه شکست کج کلاهان بین

3. غم شب های ما خواهی که چون روزش شود روشن

4. بیا و نالۀ شبگیر و آه صبحگاهان بین

5. چوکس را باز نبود در حریم حرمتت باری

6. سمند ناز بیرون ران و حالِ دادخواهان بین

7. ز دود دل سیه شد روی ما شب های هجر ای مه

8. زکات حسن را روزی سوی این روسیاهان بین

9. شبست و بادیه، هم راه ناپیدا و هم رهبر

10. بیا ای کعبۀ جان محنتِ گم کرده راهان بین

11. پناه ار ندهی ام در سایۀ دیوار خود باری

12. به چشم مرحمت یک بار سوی بی پناهان بین

13. قدم در کوی عشقش می نهی اول بیا جامی

14. به تیغ بی نیازی کشته هر سویی گناهان بین


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دست فلک ز کارم وقتی گره گشاید
* کز یکدیگر گشایی زلف گره گشا را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* خوشم از گریه خود، گر چه همه خون دل است
* زانکه بوی تو ز هر قطره خون می آید
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* سرو اگر نیز تحول کند از جای به جای
* نتوان گفت که زیباتر از این می‌گذرد
شعر کامل
سعدی