جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1252

1. مرا تا کی زکشتن بیم کردن

2. خوشا پیش تو جان تسلیم کردن

3. معلّم چون تو شوخی را ندانست

4. بجز درس جفا تعلیم کردن

5. دهانت سرّغیب آمد میان نیز

6. خرد را کی توان تفهیم کردن

7. گرفت از شش جهت، عشق تو خواهد

8. مرا رسوای هفت اقلیم کردن

9. سعادت مندی ماه رُخت را

10. جدا باید یکی تقویم کردن

11. بهای وصل اگر خواهی ز دیده

12. توان روی زمین پر سیم کردن

13. مگو جامی کم است از خس درین راه

14. خسی را تا کی این تعظیم کردن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کنون که در چمن آمد گل از عدم به وجود
* بنفشه در قدم او نهاد سر به سجود
شعر کامل
حافظ
* نمی دانم چه خصمی با نوای بلبلان دارد
* که شبنم هر سحر در گوش گل سیماب می ریزد
شعر کامل
صائب تبریزی
* خطی دارد زمشک ناب ‌گرد ارغوان پیدا
* دلی دارد چو سنگ سخت زیر پرنیان‌ پنهان
شعر کامل
امیر معزی