جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1295

1. با این جمال همدم مستان عشق شو

2. یکبار اَلَسْتْ گوی و هزاران بلی شنو

3. در جام می ز لعل تو یک شمّه یافتیم

4. اسباب علم و فضل به میخانه شد گرو

5. جز تخم آرزوی تو در دل نکشته ایم

6. فرخنده ساعتی که رسد کشته را درو

7. گفتم تمام خرمن عمرم به باد شد

8. لعلت به خنده گفت که بر ما به نیم جو

9. با این فسردگی نتوان راه عشق رفت

10. دستی بزن به دامن مردانِ گرم رو

11. خواهی که نقد حال تو گردد حدیث عشق

12. این نکته می شنو ز حریفان و می گرو

13. جامی فسانه های کهن ذوق ده نماند

14. اسرار عشق تازه کن از گفته های نو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پریشان می تراود گفتگوی عشق از کلکم
* نهال خامه من بید مجنون است پنداری
شعر کامل
صائب تبریزی
* می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان
* مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم
شعر کامل
سعدی
* ایکه از بهر نمازت گوش جان بر قامتست
* قامتی را جوی کاید سرو پیشش در نماز
شعر کامل
خواجوی کرمانی