جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1309

1. گر به خطا کنم نگه یک سر مو به روی تو

2. باد مرا بدین گنه روی سیه چو موی تو

3. بود دلم ز غصّه خون، شوق تو برد ازو سکون

4. همدم اشک لاله گون روی نهاد سوی تو

5. گه به من گدا خوشی، گاه ز من جدا خوشی

6. من به خوشی و ناخوشی ساخته ام به خوی تو

7. اشک برد روانِ من از تنِ ناتوان من

8. گر شود استخوانِ من قوت سگان کوی تو

9. شب چو در آید ای صنم کشته شوم به تیغ غم

10. باز نسیم صبحدم جان دهدم به بوی تو

11. باده گسار و غمزه زن راه به محتسب فگن

12. تا کشد آن سبو شکن بر سر خود سبوی تو

13. تازه خط تو بر قمر زد رقمی زمشکِ تر

14. جامی از آن نهاد سر بر خط آرزوی تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مگر که لاله بدانست بی‌وفایی دهر
* که تا بزاد و بشد جام می ز کف ننهاد
شعر کامل
حافظ
* شب فراق که داند که تا سحر چند است
* مگر کسی که به زندان عشق دربند است
شعر کامل
سعدی
* خال تو سنگ کم به ترازوی من نهاد
* من هم متاع دل به همین سنگ می کشم!
شعر کامل
صائب تبریزی