جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1368

1. گوید نگار من چو ز هجران کنم گله

2. آن تات ماشيا انا اتیک هروله

3. وان دم که رو نهم به ره جُست و جوی او

4. بر پای سعی من نهد از زلف سلسله

5. ور سر به جیب صبر کشم گویدم به ناز

6. چون می دهد دلت که مرا می کنی یله

7. یارب چه موجبست که آن شاه دلنواز

8. با بیدلی چو من کند این سان معامله

9. طی کن بساط کَوْن که آن کعبۀ مراد

10. باشد ورای کون و مکان چند مرحله

11. حق را به حق شناس نه از حجّت و قیاس

12. خورشید را چه حاجتِ شمعست و مشعله

13. فیضی که جامی از دو سه پیمانه درد یافت

14. مشکل که شیخ شهر بیابد به صد چله


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دروگر زمانست و ما چون گیا
* همانش نبیره همانش نیا
شعر کامل
فردوسی
* وجود عاریتی خانه‌ایست بر ره سیل
* چراغ عمر نهادست بر دریچهٔ باد
شعر کامل
سعدی
* گو شمع میارید در این جمع که امشب
* در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است
شعر کامل
حافظ