جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 141

1. بر درت جا کنند اهل نجات

2. رَفَعَ الله قَدْرَهُمْ دَرَجاتْ

3. گر تو خواهی زکات خوبی داد

4. ما فقیریم و مستحق زکات

5. هرکه دارد وقوف ازین سر کوی

6. لايُريدُ الْوُقُوفِ بِالْعرفات

7. تا تو شویی ز می لب چو شکر

8. آب شد قند و کوزه گشت نبات

9. خط سبز تو زیر سایۀ زلف

10. خضر حام حوله ظلمات

11. هر دم از لعل توبه طالع من

12. خاصیت بین که داد آب حیات

13. توبه کردی شراب خور جامی

14. اتبع السّيئات بالحسنات


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بغل از نامۀ احباب پُر کرد و نمی خواند
* که می ترسد شود مکتوب من هم در میان پیدا
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* صبح می‌خندد و من گریه کنان از غم دوست
* ای دم صبح چه داری خبر از مقدم دوست
شعر کامل
سعدی
* صبح بیداری شود گفتم مرا موی سفید
* من چه دانستم که خواهد پنبه گوشم شدن
شعر کامل
صائب تبریزی