جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1440

1. تو پریرویی وعالم ز تو پُر دیوانه

2. نیست خالی ز تمنّای تو یک فرزانه

3. نیست همتای تو کس، قیمت خود را بشناس

4. که تویی دُرج فلک را گهر یک دانه

5. شانه را چند دهد زلف تو مشّاطه به دست

6. شانه از دست برون بادش و دست از شانه

7. خانۀ دولت جاوید بود منزل تو

8. نِه به فرق سرِ ما پای ز دولت خانه

9. بخت پروانۀ یک پرتوم از شمع رُخت

10. داد کو آن که رساند به تو این پروانه

11. خواست پیمانه که چون جام نهد لب به لبت

12. پُر ازین روست سبو را دلی از پیمانه

13. میلت ای طفل به افسانه چو جامی دانست

14. ساخت در عشق تو خود را به جهان افسانه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سخنوران ز سخن پیش تو فرو مانند
* چنان کسیکه به پیمانه خورده باشد بنگ
شعر کامل
فرخی سیستانی
* چون سنبل تو سلسله بر ارغوان نهاد
* آشوب در نهاد من ناتوان نهاد
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* دوستان عیب نظربازی حافظ مکنید
* که من او را ز محبان شما می‌بینم
شعر کامل
حافظ