جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1447

1. رخ برافروخته ای ماهِ منوّر شده ای

2. قد برافراخته ای رشکِ صنوبر شده ای

3. در نکویی رخ تو روز به روز افزونست

4. دی نکو بودی و امروز نکوتر شده ای

5. نیست حدّ بشر این حسن لطافت که تراست

6. روح قدسی که بدین شکل مصوّر شده ای

7. خوی تو با همه عشّاق وفا و کرم است

8. در حق ما چه جفاگوی و ستمگر شده ای

9. پیش بالای تو بستند همه سرو قدان

10. جای آن دارد اگر بر همه سرور شده ای

11. اندکی سایه فکن بر سرم ای دولت وصل

12. که پس از محنت بسیار میسّر شده ای

13. جامی از حرف ریا پاک بشو لوحِ ضمیر

14. دو سه روزی که حریف می و ساغر شده ای


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو تا با من سخن گویی ز شادی
* چو مرزنگوش گردم سر به سر گوش
شعر کامل
ظهیر فاریابی
* آن نه شب بود در ایام لیلی هر صباح
* آسمان شب تا سحر بر حال مجنون می‌گریست
شعر کامل
هلالی جغتایی
* حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است
* کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد
شعر کامل
حافظ