جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1495

1. نه غزالی که سرایم به خیالش غزلی

2. یازنم از رخ خورشید مثالی مثلى

3. نه کریمی که کنم فکر مدیحش چوفتد

4. زآفت دهر در ارکان معیشت خللی

5. نه فصیحی که به برهان سخن های لطیف

6. باشدش قوّت بحثی و مجال جدلی

7. طی شد اسباب سخن ساقیِ گلچهره کجاست

8. که میِ لعل بود آنچه ندارد بدلی

9. می خور و روی نکوبین که ملایک نکنند

10. ثبت در نامۀ اعمال تو بِه زین عملی

11. جیب خاص است که گنج گھر اخلاص است

12. نیست این دُرّ ثمین در بغل هر دغلى

13. جامی از عشق مگو نکته به زاهد که بود

14. هر محل را سخنی هر سخنی را محلی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خبرت هست که مرغان سحر می‌گویند
* آخر ای خفته سر از خواب جهالت بردار
شعر کامل
سعدی
* عشق یکرنگی تقاضا می کند وین روشن است
* ورنه شمع آتش چرا زد همچو خود پروانه را
شعر کامل
جامی
* گل نیز در آن هفته دهن باز نمی‌کرد
* و امروز نسیم سحرش پرده دریده‌ست
شعر کامل
سعدی